داستان جادویی و افسانه شرق باستان - سمرقند. مرکز زندگی علمی ، فرهنگی و تجاری در قرون وسطی ، نقطه عطفی از جاده بزرگ ابریشم.
"شهر سایه های مشهور" شاهد تغییر دوره ها و حاکمان برجسته ای است که چندین بار دوره های انحطاط و شکوفایی ، باستانی و ابدی جوان را تجربه کرده است. این شاعران آواز می خوانند ، آنها به افتخار معماران آن مناره ها ، کاخ ها و مقبره ها را ایجاد می کنند ، پر از عرفان است و نفس قرن ها بر دیوارهای باستانی آن نشسته است
تاریخ
این شهر حدود سه هزار سال قدمت دارد و بحث و جدال بر سر سن آن تا امروز فروکش نمی کند. قدمت برخی منابع عربی از 3،700 تا 4،700 سال است. اما چه کسی می تواند مطمئن باشد که آیا این قابل اعتماد است؟ او را با نام های مختلفی می شناختند. در اوستا (کتاب مقدس آیین زرتشت) از آن به عنوان پایتخت ایالت سوگدیانا یاد شده است. در طی لشکرکشی های اسکندر بزرگ (در سال 329 قبل از میلاد) آن را با نام Makaranda توصیف می کردند.
در پایان هزاره اول هجری قمری سمرقند پایتخت سامانیان بود و از سال 1370 - مروارید امپراتوری تامرلان. در زمان سلطنت اولوگبک ، این شهر به مرکز علم جهانی در شرق تبدیل شد. سپس دوره های زوال را طی کرد - پایتخت به بخارا منتقل شد و فقط یک بکدوم (یک پادشاهی) شد. با ظهور اتحاد جماهیر شوروی ، این کشور بخشی از اتحاد جماهیر شوروی ازبکستان شد ، اگرچه از لحاظ تاریخی متعلق به تاجیک ها بود.
مناظر
نماد بی قید و شرط سمرقند ، میدان Registan است. سه مدرسه با شکوه توسط پرتال ها به مرکز فضا تبدیل می شوند. اولین م institutionسسه آموزشی به دستور خان اولوگبیک در سال 1420 ساخته شد. در اینجا آنها ریاضیات ، نجوم ، فلسفه و الهیات تدریس می کردند. این بنا با آجرهای لعابدار بسیار تزئین شده است - تزئینات مختلف سنگ تراشی مایل به زرد را تزئین می کند. مدرسه شر-دور به عنوان یک تصویر آینه ای از مدرسه Ulugbek تصور شد و دو قرن بعد در مقابل آن ساخته شد.
درگاه آن با دو ببر که خورشید را بر پشت خود حمل می کنند آراسته است و گوزن های سفید را تعقیب می کنند. این نقاشی نماد ملی ازبکستان است. اتمام مجموعه معماری سومین مدرسه بود - Tillya-Kari ("پوشیده از طلا"). این ساختمان از دو مورد قبلی کپی برداری نمی کند ، اندازه آن تا حدودی کوچکتر است و دارای غنی ترین دکور در رنگ های طلایی است.
مسجد بی بی خانم یادبودترین بنای آن زمان است. گنبد آبی آن "مانند آسمان هاست و درگاه مانند راه شیری". طبق افسانه ها ، این بنا به دستور همسر تیمور - بی بی خانم ساخته شده است. او این ساختمان را به عنوان یک هدیه به همسرش در یک پیاده روی تصور کرد. اما معماری که ساختمان را بنا کرد عاشق ملکه شد و برای پایان کار برای آمدن تیمور خواستار بوسه شد. پایان افسانه متفاوت است - برخی می گویند معمار برای جلوگیری از اعدام خود را از مناره آفرینش خود به پایین پرتاب کرد.
و منابع دیگر ادعا می کنند که شاه از استاد خواست که یک مقبره غنی در زیر زمین بسازد و سپس او را بکشد. و در سیاه چال او شروع به ذخیره کتابخانه کرد و خزانه را به آنجا منتقل کرد. این کتابخانه همچنین توسط فرزندان تیمور - اولوگبیک دوباره پر شد و مشهورترین کتاب در جهان بود. و سپس نقشه سیاه چال برای همیشه از دست رفت. اما این در حال حاضر افسانه دیگری است …
همچنین آرامگاه Gur-Emir ، مقبره Khoja Daniyar (پیامبر کتاب مقدس دانیل) ، شهرک Afrosiab ، موزه های متعدد قابل توجه است - شما نمی توانید همه چیز را لیست کنید.
بله ، و نقاشی زیبایی هیچ فایده ای ندارد - برای غرق شدن در فضای باستان تند ، جایی که هر آجری شاهد تاریخ است و همه ما در مقایسه با آن فقط یک لحظه هستیم ، باید ببینید.