رودخانه اسمورودینا یکی از اسرارآمیزترین رودخانه ها در افسانه ها ، حماسه ها و توطئه های روسی است ، علاوه بر این ، یکی از پرآوازه ترین رودها است. اینکه آیا واقعاً وجود داشته است ، و اگر چنین است ، کجا بوده یا هست ، سوالاتی هستند که پاسخ صریح و دشوار به آنها دشوار است.
همخوانی کامل هیدرونیم با نام بوش معروف توت ، تصویری از رودخانه ای را نشان می دهد که حاشیه های آن از بوته های توت غنی شده است. اما فقط قبل از مطالعه ریشه شناسی کلمه "توت". به نظر می رسد که تعدادی از کلمات با همان ریشه ویژگی های دیگر رودخانه معروف را توصیف می کنند: کشمش بوی تعفن ، روح سنگین ، بو است. یک نوع با تولید خود به خودی وجود دارد - در مورد واکه اسیر "a" ، یعنی Samorodin.
مختصات جغرافیایی رودخانه Smorodina
اگر ما در مورد منابع دقیق حماسی فراموش کنیم که رودخانه Smorodin در جاده "شهر با شکوه موروم" به "پایتخت کیف" با ایلیا-مورومتس ملاقات می کند ، می توان چندین نام رودخانه را شمرد. معلوم می شود که رود Sestra در کرلیان Isthmus رود Smorodina است: اینگونه است که نام آن از زبان فنلاندی (Siestar-joki) ترجمه می شود. اسناد تاریخی حاوی اطلاعاتی است که رودخانه مسکو را نیز چنین نامیده اند ، این واقعیت در برخی از حماسه های باستان نیز تأیید شده است.
در فاصله ای از مناطق پایتخت در دوره های مختلف روسیه ، رودخانه هایی به همین نام وجود دارد: اسمورودینکا در منطقه کورسک جریان دارد ، رودخانه Smorodinovaya در منطقه البروس شمالی وجود دارد. علاوه بر این ، محققان متون باستانی با این نام ملاقات می کنند ، که یک ریشه با "توت" دارد ، یعنی "بوی تعفن" ، "smerd" ، در مورد وجود رودخانه های Smerdya ، Smerdel ، Smerdnitsa در روسیه باستان یاد می گیرند.
با بازگشت به متن یکی از نسخه های حماسه درباره ایلیا-مورومتس ، می توانید دستورالعمل های خاصی را بیابید و دریابید که واقعاً رودخانه Smorodina در منطقه بریانسک ، نه چندان دور از شهر کاراچف وجود دارد. اما واقعیت وجود رودخانه واقعی مویز با جزئیات افسانه ای توصیف ویژگی های آن برخورد می کند.
رودخانه Smorodina در افسانه ها ، حماسه ها و توطئه ها
معلوم می شود که کرانه های رودخانه با استخوان های انسان پراکنده شده و عبور از آن کشنده است. او "سیاه" و "نیرومند" است ، به همنوعان خوب اجازه می دهد تا برای کمان و کلمات مهربان از بالای سر خود عبور کنند ، و برای بی احترامی انتقام خود را با غرق شدن می گیرد. او با افرادی صحبت می کند که با صدای انسانی به سواحل آن آمده اند ، با پذیرش یک قربانی خونین آرام می شود. با قیر داغ می سوزد ، با آتش می درخشد یا پشت حجاب دود پنهان می شود ، اما اغلب به قهرمانان آب خالصی می دهد تا از آن بنوشند.
طبق شهادت برخی از حماسه ها ، پل کالینوف از آن طرف پرتاب می شود - دقیقاً مانند رودخانه ، که هیچ ارتباطی با توت ، اکنون یک لرزش ندارد. از نظر بسیاری از زبان شناسان-محققان قصه های افسانه ای روسیه ، "کالینوف" چیزی بیشتر از "قرمز داغ" نیست و کلمه قدیمی "viburnum" به معنی "آهن داغ داغ" است.
در فاصله کمی از مویز ، قهرمانان حماسی با بلبل دزد ملاقات می کنند. در ساحل آن آلیوشا پوپویچ ، دوبرینا نیکیتیچ مقتول را می یابد. نام رودخانه اغلب در توطئه های مختلف اسلاوی یافت می شود. طبق افسانه های اسلاوی باستان ، همسر کوشچی ، الهه مورانا (مارا) ، در رودخانه اسمورودینا نزدیک پل کالینوف زندگی می کرد. آیا واقعاً رودخانه خارق العاده Smorodina وجود دارد؟
مردم نگارانی که اسطوره های بسیاری از مردم جهان را مطالعه کرده اند به این س questionال پاسخ منفی می دهند - برای مثال آنها مانند استایکس ، آکرون ، لته و رودخانه های دیگر هادس وجود ندارند. آنها اظهار داشتند ، در اساطیر اسلاوی ، رود Smorodina مرز بین جهان زنده (واقعیت) و غیر موجود (navu) است و عبور از آن سفر به دنیای دیگر است.